دلایل تجمع دانشجویان پزشکی مقابل وزارت بهداشت

۱۴ نكته در مورد چرايي تجمع ادامه دار مقابل وزارت بهداشت(به نقل از خبرگزاری دانشجو):

آنچه که ماهیت اعتراض این گروه را تشکیل می دهد تصمیمات لحظه ای و نسنجیده ایست که متأسفانه سالهاست به آفت برخی مدیران کشور تبدیل گشته و اینجا نیز یکی از همان عرصه هاست که …

جمعي از دانشجويان دانشگاه هاي علوم پزشكي از ابتداي هفته گذشته در اعتراض به تغيير در روند برگزاري آزمون هاي جامع علوم پايه و پيش كارورزي رشته هاي پزشكي، دندانپزشكي و دارو سازي با حضور مقابل وزارت بهداشت  اعتراض خود را اعلام نمودند.
دانشجويان در اين تجمع بر روند برگزاري آزمون و نحوه طراحي سوالات معترض بودند و معتقد بودند برخي از تغييرات موجود در اين آزمون  از جمله حذف ارفاقات كه در دوره هاي گذشته به شركت كنندگان در اين آزمون اختصاص مي يافت، روند منطقي را طي نكرده است.
بعد از انتشار اين خبر، يادداشتي با عنوان «لطفاً تأمل كنيد» به قلم يكي از دانشجويان پزشكي مخالف اين اقدام در «خبرگزاري دانشجو» منتشر شد كه مطالب مندرج در آن به تبع خود موجب نگارش مطلب ديگري كه در ذيل مي آيد گرديد:
«ابتدا می بایست از همدردی دوست محترممان با دانشجویان معترض و نیز همراهی بمراتب بیشتر ایشان با مسئولین مورد اعتراض، تشکر نمایم و در ادامه نکات زیر را در قالب ۱۴ مورد حضور دوستان عرض نمایم:
۱٫ آنچه که ماهیت اعتراض این گروه را تشکیل می دهد تصمیمات لحظه ای و نسنجیده ایست که متأسفانه سالهاست به آفت برخی مدیران کشور تبدیل گشته و اینجا نیز یکی از همان عرصه هاست که یک تصمیم عجولانه محصولش می شود به هم خوردن نظم حضور دانشجویان در بخشها، می شود کمبود نیروی کارورز در بیمارستانها، می شود افزایش زمان رسیدگی به بیماران در اورژانسها، می شود فشار کاری مضاعف بر همکارها، می شود تحمیل هزینه های آموزشی بیشتر به دانشگاهها، می شود یک ماه تجمع مقابل وزارت بهداشت، می شود بهانه ای برای بالاترین و شبکه های مشابه تا در شرایط حساس کشور از این تجمع کاملا آموزشی، بهره برداری سیاسی نمایند، می شود …
۲٫ در زمینه نفس وجود آزمونهای جامع نقدهای فراوانی مطرح است که در این مقال نمی گنجد و مطالعه ای هرچند کوتاه در نظام آموزش پزشکی کشورهای پیشرفته، پاسخ شما را خواهد داد. لیکن ذکر همین نکته بس که در آن برهه از زمان که دانشجویان این مرز و بوم بدون این آزمونها پزشک می شدند هم اکنون بسیاری از آنان از اساتید به نام این مملکت هستند.
۳٫ بی شک دقت در ارزیابی افرادی که قرار است در امر سلامت مؤثر واقع شوند برکات فراوانی خواهد داشت و بر همین اساس است که برای ورود به این رشته ها می بایست از میان نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر داوطلب رشته تجربی در آزمون سراسری، بین فقط ۱۰۰۰نفر اول کشورت قرار بگیری، بر همین اساس است که می بایست شبانه روز درس بخوانی و با درس بخوابی و درست را بخوری !! تا بتوانی نامت را در برندگان این ماراتن نفس گیر ثبت نمایی، بر همین اساس است که می بایست کورسهای فشرده ی فیزیوپات را یکضرب پاس کنی، بر همین اساس است که می بایست امتحانات بالینی پر مشقت استاژری را با دعا ثنا از سر بگذرانی، بر همین اساس است که پدرت را در این دو آزمون جامع در می آورند، و بر همین اساس است که وقتی اینترن شدی تازه میفهمی هیچی نیستی و بر هیمن اساس است که باید یک سال و نیم کارورزی ات را فقط فحش و ناسزا از رزیدنتها و استادها و مردم عزیزت بشنوی، آیا اینها برای پزشک شدن یا بعبارتی بهتر یک فوق لیسانس بودن کافی نیست؟!!… (با توجه به هم عرض بودن مدرک پزشکی با فوق لیسانس!!) حالا بماند مشکلات پس از اتمام تحصیل و مشکلات طرح و ضریب کا و پروانه طبابت و نبود امنیت شغلی و عدم تسویه شرکتهای بیمه و … (از آنها هم گذر می کنیم!!)
۴٫ فرموده اید “عدم کسب حداقل ۵۰ درصد نمره در این آزمونها نشاندهنده این است که فرد اطلاعات علمی لازم برای ورود به مرحله بعدی آموزش این رشته را ندارد و تا زمانیکه این آمادگی را پید نکرده است، حتی از لحاظ اخلاقی اجازه ورود به مرحله بالاتر را ندارد” دوست عزیز چگونه است که نشان به این وضوح را در این ۴۷ دوره (که با احتساب ۵ آزمون می شود تقریبا نزدیک به ۲۵۰ آزمون یعنی نزدیک به ۲۰ سال) نه شما، نه وزرای قبلی و نه حتی وزیر فعلی تا همین چند وقت پیش و نه هیچ احد دیگری مشاهده نکرد؟ و بناگاه همین دوستان پس از استراحت شبانه متوجه عمق فاجعه شدند؟!!! و تمامی مشکلات آموزش پزشکی را نیز که سابقاً حل کرده بودند و تنها راه حل باقی نیز فقط همین یکی مانده بود؟!! تقاضا دارم بقول خودتان کمی تأمل کنید، بنظر خود شما آیا بهتر نبود این تصمیم برای دانشجویانی گرفته می شد که در حال ورود به دوره پزشکی یا کارآموزی هستند تا از همان بدو ورود بدانند ۲ سال و نیم دیگر باید آزمونی بدهند با فلان شیوه ی قبولی؟؟ نه اینکه برای دانشجویی که تمام درسش را خوانده و فقط مانده دو سه ماه دیگر آزمونش را بدهد؟ از طرفی اظهار نظر در باب علم اخلاق نیز در صلاحیت من و شما نیست …
۵٫ چرا راه دور برویم؟ بعنوان یک فرضیه اگر این فرضیه شما و مدیران هم نوا با شما، صحیح باشد که لاجرم ناگزیریم بپذیریم همین مدیران نیز به همین شیوه پزشک شده اند و منطقا نتیجه می گیریم به هیچ وجه صلاحیت و شایستگی ادامه ی تحصیل، شایستگی پزشک شدن، شایستگی مدیر شدن براساس مدرک پزشکی شان و در نهایت صلاحیت و شایستگی تصمیم گیری را ندارند و بدیهی هم هست چنین فردی واضحاً تصمیم درستی را نمی تواند اتخاذ کند، پس به حکم منطق و نیز همان اخلاقی که ندایش را سردادید این تصمیم آنان نیز از سر ناآگاهی و کمبود اطلاعات لازم است … !! بماند که زمان آنان تعداد سؤالات ۲۱۰ بوده است و آنان با نمرات حدود ۶۰  و ۷۰ و ۸۰  هم به زور عبور می کرده اند، نه اکنون که سؤالات را کاهش داده اند و نمره قبولی را افزایش، بماند که زمان آنان منابع بصورت تصاعدی رشد نمی کردند، بماند که زمان آنان بفرموده ی خود حضرتعالی نیز سؤالات در حد آزمون تخصص نبوده است و بسیار ساده طرح میشده است. و نیز بسیاری بماندهای دیگر که به چشم اغماض به آنان می نگریم !! از طرفی این اقدام وزارتخانه قابل مؤاخذه است که چرا به افراد ناشایست هم اجازه ی رشد و بالندگی داده است و هم چرا به ایشان جایگاههای مدیریتی تقدیم کرده است؟!!
۶٫ درباره ی اهداف واهی و تعهد و … که فرموده بودید، باید عرض کنم مناسب هست کمی به خود بیایید و با پیش داوری درباره ی اهداف دیگران، گناه آنان را نشویید !! چرا که فقط “ان الله علیم بذات الصدور”. بعنوان مثال من نمی دانم هدف شما از نواختن ساز مخالف آن هم اینگونه ناشیانه در این شرایط چیست؟!!… همچنین این را نیز بدانید که با توفیق اجباری نمی توان روحیه ی تعهد را در یک شخص ایجاد نمود.
۷٫ ماهیت رشته پزشکی بیش از آنکه حفظی باشد مفهومیست و حتی برخی مواقع نیاز به درک مفاهیم پیچیده ای دارد که حفظ مطالب هیچ دردی از بیمار و دانشجو درمان نمی کند !! (می توانید به مبحث آب و الکترولیت مراجعه بفرمایید!!)
۸٫ نکته ی دیگر آنست که وزارت، با برگزاری آزمونهای جامع، عملکرد خود و اعضای هیئت علمی خود در امر آموزش را نیز زیر سؤال می برد و به ناتوانی خودش در امر ایجاد عدالت آموزشی بین دانشگاهها اقرار می کند. چرا باید اینقدر اختلاف فاحش بین دانشگاههای علوم پزشکی و شیوه ها و امکانات آموزشی شان وجود داشته باشد ؟ که اصلا مجبور به برگزاری این آزمونها شود؟ اصلا مگر می شود با دو آزمونی که هر دوره اینهمه مشکلات فراوانی را نیز به همراه دارد این فضای خالی این تبعیض را پر کرد؟ اصلا چرا وزارتخانه با ادغام دو دانشگاه بزرگ کشور، به این اختلاف طبقاتی در آموزش پزشکی دامن زد؟ چرا باید بین مردم تفاوت قائل شد؟ تفاوت آن مردمی که پزشک تربیت شده ی دانشگاه تهران بر بالینشان حاضر می شود با مردمی که پزشک فلان دانشگاه معاینه شان می کنند چیست؟ چرا این وزراتخانه بجای اینکه این معضلات را حل کند و عدالت آموزشی ایجاد کند خود، اقداماتی کند که همگی تصور کنند قدم در راه تبعیض برداشته است و بسیاری چراهای دیگر؟!!…
۹٫ وزارتخانه، با این اقدامات، عدم اعتماد خود به مجموعه های تحت امرش در آموزش پزشکی را نیز فریاد میزند، چطور؟ اینگونه که بیاییم با برگزاری آزمونهای جامع ببینیم دانشجویان چگونه آموزش دیده اند؟!! این یعنی وزارتخانه یا نمی داند که در دانشگاهها چه خبر است و یا می داند که خبرهای خوبی نیست، که در هر دو حالت نیز باز وزارتخانه قابل مؤاخذه خواهد بود که چرا از اوضاع دانشگاهها خبر ندارد و یا اینکه اوضاع نامناسبی را برای آنها بوجود آورده است؟… کمی با خود فکر کنید: آخر این چه منطقیست که بیایند برای یکسان کردن سطح آموزش،آزمون برگزار کنند؟!!! خدا وکیلی خودتان خنده تان نمی گیرد؟!! بابا شماها در ۷ سال تحصیل نتوانستید سطح آموزش را یکسان کنید و عدالت آموزشی برقرار کنید، حالا میخواهید با دو آزمون مشکل دار ۳ ساعته، کل عدالت آموزشی را اجرا کنید؟ اصلا مگر می شود با آزمون، سطح آموزش را یکسان کرد؟!! این یعنی هرچه بازرسی در طول تحصیل از دانشگاهها می کنند نیز بی ارزش است، اصلا این وزارتخانه میداند چه می کند؟ گویی خیال می کند امر آموزش پزشکی از امر آزمون های پزشکی جداست و به ایشان ربطی ندارد!! حتی با فرستادن چندین نماینده به هر دانشگاه در روز برگزاری این آزمون های غیر رقابتی، مهر تأیید محکمی بر فرضیه خود بیمار انگاری و عدم اعتماد می زند.
۱۰٫ با بندهای پایانی مرقومه تان تا حدودی موافقم، اینکه یک پزشک عمومی می بایست مهارتهای بالینی اش را افزایش دهد، نه معلومات تئوریکش را. چرا موافقم؟ زیرا کم دیده نشده که دوستانی که با نمره بالا از پس آزمون دستیاری نیز بر می آیند در هنگام مشاهده ی یک تصادف جاده ای نیز کاسه ی چه کنم چه کنم شان خدمت تکنسینهای اورژانس میرسد !! (پژوهشهای جسته گریخته ی انجام شده در این باب گویای حقیقت فوق است)
۱۱٫ در هر حال اینان دغدغه شان برایشان مهم بود و برایش حاضر شده اند پس از بی نتیجه ماندن مذاکراتشان، یک ماه زیر آفتاب و بارانش، تجمع کنند و از مدیران و نیز شما که هم قطارشان هستید، حرفهای شایسته بشنوند. و می گویند تفاوت نمره ی ۷۰ شهریور ماه با نمره ۷۰ اسفند ماه چیست که او لایق ارفاقات می شود و این یکی نمی شود. حال، چنانچه شما نیز دغدغه ای دارید می توانید به روشهای مختلف و در نهایت با توسل به همین تجمعات دغدغه تان را با وزارت بهداشت مطرح کنید.
۱۲٫ هرچند وزارتخانه ای که دانشگاه علوم پزشکی ایران را با آن عظمت منحل کردند و با آن همه اعتراض روشن به آن وصله پینه کردن ناجور، به هیچکدام وقعی ننهاد، وزارتخانه ای که برخی مدیرانش بصورت ضربدری و بسان یویو از این پست به آن پست میروند و دوباره بازمی گردند و یا برخی دیگر از مدیرانش بصورت چرخشی پستهای مختلف را مزه مزه می کنند!!، وزارتخانه ای که برای امور فرهنگی اش آنقدری اهمیت قائل است که از ساختمان اصلی اش به ساختمانی محقر در مرکز شهر تبعیدش می کنند در حالیکه فریاد فرهنگ سازی شان گوش فلک را پر کرده است، بیش از این نیز انتظاری ازش نمیرود و بنده و اینان و شما که جای خود داریم که به اعتراضهایمان رسیدگی کنند !!
۱۳٫ در هر حال چنانچه روزی گذرشان به اینجا افتاد به ایشان پیشنهاد می کنم ضمن حذف آزمون های جامع بخصوص پیش کارورزی، بهتر است در جستجوی شیوه های بروزتر و مناسب تری برای ارزیابی پزشکان آینده باشند، نه آزمونهایی که منسوخ شده اند و نه ۷ سال عمر نخبگان این کشور را هدر دادن …
۱۴٫ و اما آخر کلام اینست که غفلت در بهترین حالت اینست که پزشک آینده ی این مملکت، این مشکلات را نداند و سپس بیاید دیگران را به غفلت متهم کند، غفلت اینست، نه اینکه به تفاوت فاحش بین دو دوره ی آزمون اعتراض کنی. تعجب من آنجا دو چندان می شود که شما چگونه قصد احیای اصول اولیه اسلام را دارید درحالیکه اقدام چند صد دانشجو در جهت احیای عدالت را نوعی از غفلت میدانید و می نامید !!
در هر حال این تنها خلاصه ای ناچیز از مشکلات و معضلات بود، پس تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل … »
منبع: خبرگزاری دانشجو
گفتگوی شرکت کنندگان درباره آزمون علوم پایه اسفند ۹۰: اینجا

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *